کلاً بحث زیبایی و زیباشناختی در بین زنان از همان ابتدا بوده و هنوز هم هست. فقط معیارها تغییر کرده، تغییری که لفظ اندک برای آن خیلی کم است. معیارهایی که خیلی تغییر کرده است.
دیگر موهای مجعد و ابروانی خاتون مانند و پوستی سفید و اندامی فربه مزیت محسوب نمی شود. حالا برای داشتن چهرهای زیبا از دید برخی افراد، باید بینی سربالا و به اصطلاح عروسکی داشت. پوستی برنزه و لب و گونههای برجسته، حتی رنگ چشم، نگین دندان و نگین چشم هم از دیگر ملزوماتی است که کوچکترین شباهت بین خانمهای ایرانی را با اجدادشان از بین ببرد. زیباییهایی مصنوعی که امروزه با کمک دانش پزشکی و انجام جراحیهای مختلف صورت میپذیرد، نه تنها چهره زنان و دختران امروز ما را زیباتر نکرده بلکه از آنها چهرهای مصنوعی و شبیه به هم ساخته است. به همین بهانه پای صحبتهای خانم معصومه همتیار، کارشناس ارشد روانشناسی بالینی نشستیم تا نظرهای ایشان را درباره علل روانی این استقبال بدانیم. عللی که شاید دلایلی فراتر از یک حس درونی داشته باشد.
نظر شما درباره رابطه زنان و تمایل به زیبایی چیست؟
زنان به طور ذاتی تمایل به زیبایی دارند و در آثار هنری نیز شاهد آن هستیم که زیبایی شناسی حسی زنانه توصیف میشود و در کتابهای تاریخی، عرفانی و ادبی پیوندی قوی و انکار ناشدنی بین زن، زیبایی، شعر و هنر وجود دارد. زیبایی که برای داشتن و دست پیدا کردن به آن هیچ حدی را نمیتوان متصور بود.
چه عواملی باعث میشود که بانوان به جراحی زیبایی روی بیاورند؟
عوامل متعددی وجود دارند که به طور کلی میتوان به عوامل فرهنگی اجتماعی و فردی اشاره کرد.
عوامل فرهنگی ،اجتماعی جراحیهای زیبایی را اینگونه میتوان توصیف کرد:
از قرن بیستم برخورداری از بدنی لاغرتر و کمتر گوشتالود به عنوان ملاکی از جذابیت زنانگی به طور فزایندهای تشویق شده و هنوز هم ادامه دارد. اگرچه جمعیت زنان در مجموع سنگین وزنتر شده است؛ اما مانکنها، مدلها، ستارگان سینما و مدعیان زیبایی لاغرترشده اند. تصویر مدلهای بشدت لاغر پشت مجلهها و تبلیغات تلویزیونی دیده میشود. در واقع رسانههای همگانی بخصوص شبکههای ماهوارهای علاوه بر اینکه این پیام را به مخاطبان میدهند که: زنانگی یعنی لاغری، همچنین حتی به اندازه برجستگیهای بدن و گاهی تغییر آنها با مد تأکید میکنند؛ بنابراین چه کسی میتواند تعجب کند که چرا بسیاری از دختران و زنان با مقایسه خود با ملاکهای زیبایی، ظاهر خود را مشکلدار ببینند و رو به جراحیهای زیبایی غیرضروری بیاورند.هر ساله مسابقات دختر شایسته جهان برگزار میشود. بسیاری از منتقدان براین باورند که این نوع رقابتها نوعی زیبایی غیر واقعی را ترویج میکنند که برای بسیاری از افراد دست نیافتنی است و زنان را تبدیل به شیء زاید میکند.شیء پنداری فرایندی است که طی آن برخی از افراد با دیگران به صورتی رفتار میکنند که گویی شیء هستند نه انسان. برای مثال وقتی درباره زنان صرفاً بر اساس ظاهر فیزیکی آنها قضاوت میکنیم نه بر مبنای صفات، نگرش یا اقداماتشان،آن را شیء فرض کردهایم.
مطالعات جامعه شناسان نشان داده است که زنان در آگهیهای بازرگانی همواره جوان، زیبا و اغواگر نشان داده میشوند و این مسأله بر تصور زنان از خویشتن تاثیر بسزایی دارد .درواقع باگذشت زمان جامعه معانی وارزشهای اجتماعی ظاهر جسمانی را دیکته میکند ونیاز هست تا تبلیغات با معیارهای ظاهری و زیبایی را مورد پرسش قرار دهیم. در واقع مبلغان ملاکهای زیبایی همان اربابان تجارت و مصرف گرایی هستند. درحال حاضر بیش از هر زمان دیگری مردان وزنان در جستوجوی انجام جراحیهای مختلف برای زیبایی هستند.
چرا با توجه به عوامل فرهنگی که بیان کردید و با وجود تبلیغات گسترده تنها بعضی از افراد اقدام به جراحی زیبایی میکنند؟
در واقع به مسأله عوامل فردی نیز بر میگردد. کسانی که عزت نفس پایینتری دارند از تصویر بدنی ضعیفتر و احساس خود ارزشمندی پایینتری برخوردارند. تصویر بدنی منفی میتواند سبب اضطراب شود و کسی که نمیتواند ظاهر خود را بپذیرد، این احساس را دارد که دیگران نیز ظاهر او را دوست ندارند و این احساس میتواند فرد را در باتلاقی از ناامیدی و خود سرزنشگری گیر بیندازد. کسانی که نسبت به بدن خود، احساس خوبی ندارند، ممکن است یکی از این اختلالها را داشته باشند: بیاشتهایی روانی، اختلال بد شکلی بدن، افسردگی، اضطراب، اختلال شخصیت نمایشی.
در بعضی از افراد دلمشغولی وسواس گونه بظاهر نگرانی مفرطی است که از آن به عنوان اختلال بد شکلی بدنی نام برده میشود. این افراد در مورد بدن خود دیدی تحریف شده و نابهنجار دارند و با اینکه از نظر دیگران دارای قیافه و بدنی معمولی هستند، اما خود را بد شکل میدانند و به همین دلیل برای رفع نقصهای خیالی و وسواس گونه خود، رو به جراحیهای زیبایی میآورند.
بسیاری از زنان مبتلا به بیاشتهایی روانی برخلاف نداشتن اضافه وزن اما به علت توجه افراطی به ملاکهای زیبایی، مد روز، رژیمهای غذایی بسیار سخت را به خود تحمیل میکنند و به حدی لاغر میشوند که خطر مرگ آنها را تهدید میکند.
توصیه شما به بانوانِ علاقهمند به زیباتر شدن چیست؟
شاید جراحی زیبایی بتواند ناخشنودی بعضی از افراد را درباره بعضی از خصوصیات ظاهریشان تسکین دهد، اما باید دانست که جراحی زیبایی عصای جادویی نیست و نمیتواند رابطه فرد با خودش را اصلاح کند؛ یعنی تا زمانی که عزت نفس فردی، شکننده و پایین باشد و با درون خود در صلح نباشد حتی با جراحی زیبایی به پذیرش در مورد خود دست نمییابد. قبل از اینکه به تغییر ظاهری زیادی دست بزنید روی مشکل درونی خود یعنی تصویر بدنیتان کار کنید. خود آگاهی نوعی «ارزش نهادن به خود» و «خود شدن» است. خلاصه حرف ما این است جسم و روان را با هم مرتبط و روی هم تأثیرگذار بدانیم و در نظر داشته باشیم که مرتبط با مسایل روانی، مثل عزت نفس پایین را با جراحی زیبایی و تغییرات جسمانی نمیتوان بهبود بخشید. بانوان کشورمان در نظر داشته باشند در صورتی که ما به پذیرش از خود دست پیدا نکنیم و با مقایسه خود با ملاکهای مد و زیبایی مدام در صدد آرایش، جراحی و به طور خلاصه تغییرات مداوم در ظاهر خود باشیم، در واقع با بالا بردن ملاکهای زیبایی و افزایش انتظارات جنس مخالف، به عدم پذیرش خود در جامعه و خانواده دامن میزنیم.
نظر شما